به امید آزادی ایران در سال نو،
نوروز ۲۵۸۴ بر ملت بزرگ ایران پیروز و خجسته باد!
در روزهایی که مام میهن در زیر بار ستم اهریمنچهرگان دیوکردار کمر دوتا کرده است، با برآمدن بهار دلانگیز جان و روان ایرانیان در هشت گوشه گیتی از بوی نوروز مست میشود و نجوای نیایششان به آئینی هزاران ساله گوش سرنوشت را بَرمیآکند: «دو دیدهگانم کور باد ای ایران، اگر که روزی را در اندیشه تو به شب نرسانم» اگرچه ابرهای سیاه تیرهروزی و مرغوای جنگی خانمانسوز آسمان ایرانزمین را فراگرفتهاند و نیروهای برآمده از تاریکترین مغاک تاریخ میهنمان را با شتاب به سوی نیستی میبرند، از یاد نبریم که ملت سرفراز ایران بارها در تاریخ چندهزار ساله خود و در سایه نوروز، این پایندان کیستی ایرانی ما، توانسته است به تیرهترین دورانهای تاریخ که میهن اهوراییمان در اشغال نیروهای اهریمنی بوده پایان داده و بازهای نوین و شکوهمند را در این آبوخاک به دست زنان و مردان فرهیخته و برومند خود بیآغازد. نوروز هماره یک پیام دارد: «در پایان درازترین و سختترین زمستان هم، باز جان جهان میشکوفد و بهار از راه میرسد». در برابر دیوسرشتانی که نزدیک به نیمسده است بر ملتمان چیره شده و کشورمان را به تباهی کشاندهاند، به روشنی میبینیم که جان ایرانیان به جوش آمده و بهار آزادی ایران هرگز تا این اندازه در دسترس نبوده است؛ و چه شگون زیبایی خواهد داشت اگر فرمانروایی اهریمنان دینفروش در همین سال پیش رو به پایان برسد و لبخند شادمانی بر لبان مادر زیبایمان ایرانبانو بنشیند؛ لبخندی که به پاس نوروز جمشیدی جاودانه بپاید . . .